۰

نه اپل، نه سامسونگ، فقط خودمان

برند برای شرکت‌های تولیدکننده، ابزاری تبلیغاتی است که به کمک آن از نظر احساسی مردم را به محصول‌شان وابسته می‌‌کنند.

چرا وفاداری از برند هوشمندانه نیست؟ وقتی که برندی را به عنوان برند مورد علاقه‌مان انتخاب می‌کنیم و تصمیم می‌گیریم به آن وفادار بمانیم، در واقع خودمان را محدود کرده‌ایم. انگار که دست و پای خودمان را بسته‌ایم و ایمان داریم که شرکت مورد علاقه‌مان حتما نیازهای ما را برآورده می‌کند. وقتی به یک برند وفادار می‌مانیم این فرصت را به خودمان نمی‌دهیم که محصولات دیگر را امتحان کنیم یا حتی در موردشان تحقیق کنیم تا ببینیم که محصول شرکت رقیب چه امکاناتی برای‌مان فراهم می‌کند. با اعتماد کامل به یک شرکت، اختیار را از خودمان سلب می‌کنیم و به آن شرکت اجازه می‌دهیم برای ما نیاز ایجاد کند.

برند برای شرکت‌های تولیدکننده، ابزاری تبلیغاتی است که به کمک آن از نظر احساسی مردم را به محصول‌شان وابسته می‌‌کنند. شرکت‌ها نه‌تنها می‌خواهند مشتریان‌شان پرچم برندشان را به دست بگیرند و از آن دفاع کنند، بلکه به این کار وابسته هم هستند. به همین دلیل هم هست که گاهی اوقات خودشان جرقه‌ی بحث و جدل میان طرف‌داران‌شان و طرف‌داران شرکت رقیب را می‌زنند. این شرکت‌ها تمام سعی‌شان را می‌کنند تا مردم استفاده از محصولات آن‌ها را بخشی از هویت‌شان بدانند. فرقی هم نمی‌کند کامپیوتر باشد یا گوشی یا نوعی نوشیدنی. به دنبال آن، وقتی طرف‌دار یک برند، کسی را می‌بیند که از محصول شرکت مورد علاقه‌‌اش استفاده می‌کند، بلافاصله با او عجین می‌شود؛ چون فکر می‌کند، او را درک می‌کنند؛ و البته بالعکس با دید خصمانه‌ای به مصرف‌کنندگان برند رقیب می‌نگرد و گاهی اوقات هم حتی آن‌ها را تحقیر می‌کند یا به سخره می‌گیرد. اگر باور نمی‌کنید کافی است نگاهی به کامنت‌های کاربران در مقاله‌های اندروید در مقابل iOS یا پلی‌استیشن 4 در مقابل ایکس‌باکس وان بیندازید.

وقتی از یک شرکت و محصولات‌اش جانب‌داری کورکورانه کنیم، به دام‌شان میافتیم و ناآگاهانه در جنگ آن‌ها شرکت کرده و با جان و دل محصولات‌شان را تبلیغ می‌کنیم.

افرادی که چنین رویکرد تحقیرآمیزی دارند، فراموش می‌کنند که هر کس این حق را دارد که کالای خود را متناسب با نیازها و سلایق و سبک زندگی یا کار خود انتخاب کند. چرا باید اصرار داشته باشیم همه آن چیزی را که ما دوست داریم، دوست داشته باشند! البته این موضوع در روان ما ریشه دارد. وفاداری به برند به نظریه‌ی هویت اجتماعی برمی‌گردد. این‌که ما انسان‌ها به عنوان موجودی اجتماعی، دوست داریم خودمان را بخشی از یک گروه اجتماعی بدانیم. به همین خاطر، با کسانی که محصولاتی مشابه می‌خرند، هم‌ذات‌پنداری می‌کنیم.

البته تعلق به یک گروه اجتماعی کاملا طبیعی و برای سلامت روان مفید است. همچنین، اینکه ما نسبت به محصولاتی که می‌خریم حس خوبی داشته باشیم و از آن‌ها راضی باشیم، هیچ مشکلی ندارد. اما وقتی تا جایی پیش برویم که جانب‌داری کورکورانه از یک شرکت و محصولات‌اش ایجاد بشود یا بدتر از آن، به کسانی که از شرکت رقیب خریداری می‌کنند توهین کنیم، به دام شرکت‌های تولیدکننده میافتیم و ناآگاهانه در جنگ آن‌ها شرکت کرده و با جان و دل محصولات‌شان را تبلیغ می‌کنیم؛ بدون اینکه هیچ پول یا سودی عایدمان بشود. چنین رفتار و نگرشی جای سوال دارد و در شان یک انسان هوشمند و مدرن در عصر ارتباطات نیست.

از طرف دیگر، وفاداری کورکورانه نمی‌گذارد ما از شرکت مورد علاقه‌مان توقع محصولات بهتر داشته باشیم. چون کاملا به همان امکاناتی که فراهم کرده‌اند، قانع هستیم و آن‎ها را کامل می‌دانیم. اگر به این شرکت‌ها فقط بازخورد مثبت بدهیم، دیگر آن‌ها نیازی برای بهتر کردن و ایجاد نوآوری در محصولات‌شان نمی‌بینند. اگر مشتریان نگاه انتقادی به محصولات شرکت‌های مورد علاقه‌شان نداشته باشند، چه دلیلی دارد که این شرکت‌ها به خود زحمت بهتر کردن محصولات یا سرویس‌های‌شان را بدهند؟

منبع:mag.digikala.com

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی